فن برنامه سازی تلویزیونی2 ( ترکیب بندی تصویر )
نوشته شده توسط:مدیریت مدیر سایت در آموزش » آموزش فیلم سازی | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۱:۲۴ | ۰ دیدگاهفن برنامه سازی تلویزیونی2
ترکیب بندی تصویر
ترکیب بندی تصویر به وسیله طراحی :
این روش هنگامی مورد استفاده قرار می گیرد که در ترکیب بندی تصویر آزادی کامل داشته باشید . در این حالت طراح ، خطوط و رنگمایه را چنان که مورد نظرش است و بدون در نظر گرفتن صحت و سقم یا قابلیت اجرای آنها ، روی کاغذ می آورد . در این روش محدودیتی برای طراح وجود ندارد و اگر هم باشد به ابزار کار او مربوط می شود .
ترکیب بندی به وسیله آرایش :
در چنین روشی برای دستیابی به نتیجه مورد نظر و با معنا ، موقعیت موضوع در جلوی دوربین آگاهانه تعیین می شود . معمولا طراح صحنه با قرار دادن مبلمان ، اشیاء تزئینی و احتمالا دسته های گل به آرایش مناسبی در صحنه دست می یابد . ترکیب بندی به وسیله انتخاب :
این روشی است که اکثر تصویر برداران با آن روبرو هستند . در اینجا دوربین در نقطه ای که مورد نظر کارگردان است قرار می گیرد و تصویر بردار نمای صحنه را با توجه به آنچه جلوی دوربین وجود دارد ترکیب بندی می کند و به این وسیله موضوع را از بهترین زاویه به نمایش می گذارد .
کارگردان و ترکیب بندی تصویر :
نظر کارگردان در مورد ترکیب بندی به سبک و روش افراد مختلف و نوع برنامه بستگی دارد در بسیاری از برنامه های نمایشی ، افکار کارگردان متوجه مسائلی چون گفتار برنامه ، اجرای بازیگران ، تداوم و مکانیسم تهیه برنامه است . از این رو راهنماییهای او در زمینه ترکیب بندی بیشتر شامل کلیات است تا جزئیات خاص .
اصول ترکیب بندی :
اصول مربوط به ترکیب بندی تصاویر قانونی نیستند . این اصول اشاراتی بر چگونگی واکنش بیننده نسبت به توزیع خطوط و رنگها در قالب تصویر هستند به عبارت دیگر ترکیب بندی تصویر روشی است که به کمک آن افکار و اندیشه های کارگردان در قالب تصاویر تداوم می یابد .
جلوه قاب تصویر :
عملی که دوربین انجام می دهد چیزی بیش از قاب بندی بخشی از صحنه است . دوربین ذاتا آنچه را نشان می دهد تعدیل میکند از آنجائیکه قاب تصویر موضوعات درون خود را از دیگران جدا میکند و چون تصویر حاصل تخت و مسطح است روابط خاصی بین اجزاء و عوامل موجود در قاب تصویر پدید می آید که در صحنه اصلی وجود ندارد .
قاب بندی :
در قاب یا نمابندی نکات مهمی وجود دارند که باید مورد بررسی قرار گیرند :
1 – آنچه که باید در تصویر قرار گیرد و آنچه که باید در خارج از تصویر باشد را به دقت تعیین کنید .
2 – در عین حال جای موضوعهای خود را و در نتیجه خطوط و رنگمایه ها را در قاب تصویر تعیین کنید . بنابراین نحوه قاب بندی نمابر چگونگی تاثیر تصویر بر بیننده موثر خواهد بود .
تعادل تصویری :
به طور کلی هدف شما باید خلق ترکیب بندی متعادل باشد . منظور از ترکیب بندی متعادل ایجاد تعادل قرینه در تصویر نیست زیرا این نوع تعادل جالب نیست و حالت تصویر را سریعا یکنواخت می کند . آنچه مورد نظر است تصویری است که دارای توازن باشد .
تعادل تصویری از عوامل زیر ناشی می شود :
1 – اندازه موضوع در قاب تصویر.
2 – رنگهای موضوع .
3 – موقعیت موضوع در قاب تصویر .
4 – روابط متقابل موضوعها در یک نما .
- وحدت ( نظم ) :
برای موثر بودن تصاویر باید همبستگی عوامل بصری را حفظ کرد و از بی نظمی و پراکندگی آنها در قاب تصویر اجتناب کرد . در عوض ، این عوامل را برای تاکید بر روابط متقابل آنها ، با خطوط ترکیب بندی واقعی یا خیالی مجتمع کنید .
- ریتم بصری :
ریتم بصری حالتی توصیفی است و به خصوصیات عوامل تصویر بستگی دارد ؛ ریتم بصری تنوع و تاکید شکل ها و پیرامون آنها در تصویر است .
وحدت کانونهای توجه در تصویر : معمولا تصویر را طوری تنظیم کنید که چشم بتواند مرکز توجه و موضوع مورد علاقه اش را بیابد و بتواند بر طرحهای معینی متمرکز شود و بقیه صحنه را به صورت پس زمینه ای فرعی به شمار آورد .
تداوم ترکیب بندی در برنامه های چند دوربینی :
یکی از اشکالات همیشگی تهیه برنامه ها به وسیله چند دوربین این است که آرایش ترکیب بندی که از دیدگاه یک دوربین عالی به نظر می آید ممکن است از دید دوربین دیگر فاقد جذابیت لازم باشد .
البته راه حلهای مختلفی برای این گونه شرایط وجود دارد :
1 – می توانید نماهایی که از نظر ترکیب بندی دارای اهمیت هستند را اصل قرار داده و از ضعف سایر نماها چشم پوشی کنید .
2 – در تصویر برداری ناپیوسته می توانید موقعیت بازیگران ، آرایش صحنه و نور پردازی را برای هر موضوع جدید دوربین تنظیم کنید .
3 – موضوعها را طوری قرار دهید که با تمامی زوایای مورد نیاز مطابقت داشته باشند .
4 – بازیگران را می توان در لحظه انتقال تصویر به دوربین جدید تغیر مکان داد .
5 – می توانید ترکیب بندی نمای اول را قبل از انتقال تصویری تغییر دهید تا با ترکیب بندی نمای جدید سازگار باشد .
رنگ و تصویر
- جلوه های سطح :
به طور کلی رنگ یا سطح هموار « خالص تر » از رنگ یک سطح ناهموار دارای همان رنگ به نظر می آید ؛ روشنایی چنین سطحی نیز به طرز مشخص تری با جهت نور تغییر می کند .
- جزئیات رنگ :
چشم انسان به راحتی نمی تواند همه جزئیات رنگ را تشخیص دهد زمانی که صحنه دارای نواحی کوچک رنگی باشد هر چه این نواحی رنگی کوچکتر باشند کیفیت رنگ خود را بیشتر از دست می دهند ، به طور کلی که رنگ واقعی بعضی از آنها به سختی قابل تشخیص خواهد بود .
- رنگهای سرد و گرم :
اگر به رنگها نگاه کنیم ، ناخود آگاه احساسی از « حرارت » و « فاصله » القا می شود و بدون توجه « حرارت » و « فاصله » خاصی را به هر یک از آنها نسبت دهیم به نظر می رسد که رنگهای قرمز ، زرد و قهوه ای « گرم » هستند و نواحی دارای این رنگها بزرگتر و نزدیک تر از نواحی دارای رنگهای « سرد » مانند سبز و آبی به چشم می آیند .
- تضادمندی همزمان رنگها ( انطباق جانبی رنگ )
ظاهر هر رنگ به طور قابل ملاحظه ای متاثر از پس زمینه ای است که جلوی آن ظاهر می شود . این جلوه به تضادمندی همزمان معروف است .
- ثبات تقریبی رنگ :
این جلوه کاذب بصری به طور مداوم بر ارزیابی ما از رنگ تاثیر می گذارد . بیننده هنگامی متوجه آن خواهد شد که به تصویر حاوی موضوع آشنا با رنگی شناخته شده نگاه کند . ( به طور مثال صندوق پستی ) بنابراین با شناخت این موضوع به تفسیر سایر رنگهای تصویری بپردازد .
پسماند :
اگر مدتی به یک رنگ نگاه کنید بعد از برش به نمای بعدی « اثر باقیمانده » از آن رنگ تا لحظاتی در ذهن شما می ماند ، به طور مثال به دنبال نمایش رنگ قرمز، پسماند شبح مانندی از رنگ سبز تیره بر صفحه سیاه تلویزیون خواهید دید .
ترکیب بندی پویا ( ترکیب متغیّر تصویری )
هدف از ترکیب بندی ارائه تصویر صرفا ً جذاب نیست . بلکه ترکیب بندی باید دارای معنا باشد و تاثیر آن با شرایط و عوامل تصویر سازگار باشد . اما رسانه های تلویزیون و سینما خصوصیتی جدا از تصاویر ثابت دارند . تلویزیون و سینما به رسانه های پویا یا تصاویر متحرک معروفند .
خصوصیات تصویر ثابت ( عکس ) :
مزیت خاص تصویر ثابت این است که بیننده می تواند جزئیات آن را به آسودگی بررسی کند و بر جنبه هایی از آن که توجهش را جلب میکند ، متمرکز می شود . تصویر متحرک به بیننده فرصت کمی برای بررسی تصویر می دهد و نمای دیگری جانشین آن می شود .
خصوصیات تصویر متحرک
1 – تصویر متحرک نمایشگر تغییر است .
2 – می توانید تصویر را وقتی که بیننده در حال تماشای آن است اصلاح کنید .
3 – برجستگی موضوع را در نما تغییر دهید ، توجه را به تکات مختلف جلب کنید . اطلاعات جدید را معرفی کنید و حالت صحنه را تغییر دهید .
قواعد پذیرفته شده :
کاربرد اصول ترکیب بندی پویا را در بسیاری از برنامه های خوب می بینیم . البته بسیاری از کارگردانها ترجیح می دهند اصولی را به کار گیرند که به مرور زمان و با تجربه فراوان به دست آورده اند .
- جهت حرکت : حرکت عمودی مانند خطوط عمودی ، از حرکت افقی قوی تر است و این به دلیل فقدان خصوصیت بازدارندگی خطوط افقی است .
- حرکت مورب : مانند خطوط مورب ، این حرکت پویا ترین جهت حرکت است .
- حرکت به طرف دوربین: حرکتهای به طرف دوربین قوی تر از حرکتهایی هستند که از دوربین دور می شوند .
- تداوم حرکت : اگر چه موضوع متحرک بیشتر از موضوع ایستا جلب توجه می کند ، حرکت مداوم با سرعت ثابت چنین خصوصیتی ندارد .
خود آزمایی
1 – تعادل تصویری ازعوامل ................. ناشی می شود .
الف – موقعیت موضوع در قاب تلویزیون و رنگ بندی تلویزیون .
√ب – موقعیت موضوع در قاب تصویر و رنگهای موضوع
ج – موقعیت موضوع در قاب تصویر و رنگ بندی تلویزیون .
د – گزینه الف و ب صحیح است .
2 – ریتم بصری ...........و ........ و پیرامون آنها در تصویر است .
الف – تنوع و روابط متقابل شکلها .
√ب – تنوع و تاکید شکلها .
ج – تنوع و خصوصیات تصویری شکلها .
د – هیچکدام .
3 – ظاهر هر رنگ به طور قابل ملاحظه ای متاثر از پس زمینه ای است که جلوی آن ظاهر می شود . این جلوه به ............. معروف است .
الف – ثبات تقریبی رنگ .
ب – پسماند .
√ج – تضامندی همزمان رنگها .
د – جلوه های سطح .
4 – مزیت خاص تصویر ثابت در چیست ؟
√الف – بیننده می تواند جزئیات آن را به آسودگی بررسی کند .
ب – بیننده فرصت کمی برای بررسی تصویر دارد .
ج – بیننده می تواند در حال تماشای تصویر آن را اصلاح کند .
د – بیننده می تواند اطلاعات جدید را شناسایی کند .
5 – یک راه حل برای تداوم ترکیب بندی در برنامه های چند دوربینی این است که ..........
الف – درتصویر برداری ناپیوسته می توانید موقعیت بازیگران در نورپردازی را تغییر دهید .
ب – بازیگران نباید در لحظه انتقال تصویر به دوربین جدید تغییر مکان دهند .
ج – موضوعها را دائما تغییر دهید که با تمامی زوایای دوربین مطابقت داشته باشد .
√د – می توانید ترکیب بندی نمای اول را از انتقال تصویری تغییر دهید تا با ترکیب بندی نمای جدید سازگار باشد .
نویسندگی برای تلویزیون
در جهان تصویر و تجربه ، هنوز واژه ها نقطه شروع هر چیزی هستند که در فیلم یا تلویزیون انجام میشود . برای فروش یک فکر ، توضیح یک فصل رویداد و بیان یک نکته ، وجود واژه ها الزامی است . بسیاری از برنامه های خوب با یک یادداشت شروع شده اند.
از پرداخت اولیه داستان تا تصویر نامه:
در ساخت فیلم مستند یا برنامه جدید تلویزیونی اولین قدم ، تدارک یک خلاصه داستان است.
پرداخت اولیه داستان ، شروع ، وسط و پایان آن را ارائه می دهد .
ساخت یک برنامه تلویزیونی ، افراد بسیاری را در بر می گیرد و باید به آنها قبل از اینکه بتوانند مثل یک گروه عمل کنند هدف مشترکی داده می شود . پرداخت اولیه داستانی کوششی در ارائه این هدف است .
با وجود اینکه پرداخت اولیه تغییر می کند ، اصلاح می شود ، بلا استفاده می ماند ، اما هنوز ارزش فوق العاده ای دارد .
وقتی که خلاصه داستان مورد توافق قرار گرفت به پیش نویس تصویر نامه و سپس به تصویر نامه نهایی تبدیل می شود .
کارگردان از تصویر نامه نهایی ، تصویر نامه دوربین خود را آماده می کند . برای یک برنامه استودیویی این صرفا حاوی کلماتی است که بالاخره در برنامه گفته و دستور العملهای خلاصه صحنه است که در سمت راست هر صفحه نوشته می شود و در سمت چپ دستور العملهای دوربین قرار می گیرد .
در استودیو تصویر نامه دوربین اساس همه چیز است و هرگونه تغییر فاحش در آن منجر به سردرگمی و مشکلات بعدی می شود .
فن تصویر نامه نویسی:
برای کسی که تجربه تلویزیونی ندارد ، تصویر نامه یک قطعه ادبی خشک و فاقد جذابیت است . واژه ها باید با دقت انتخاب و برای فائق آمدن بر فقدان تاکیدهای صوتی و بیان تصویری با احتیاط مرتب شوند .
در تلویزیون واژه ها تنها بخشی از حس را حمل می کنند ، بقیه توسط لحن صدا ، حالت چهره ، موسیقی ، عکس ، فیلم یا حتی یک مکث بیان می شود .
نویسندگی برای تلویزیون به سادگی و عامیانه بودن در سبک نیاز دارد . واژه ها باید با دقت و صرفه جویی سازماندهی شود و راحت و خود به خود به گوش برسد . نویسنده باید عناوین و موسیقی شروع را پشت سر گذارد ، صحنه اول را برای خود تصویر کند و همان طور که واژه ها را می نویسد با گوش درونیش آنها را بشوند .
واژه ها در تلویزیون صرفا بخشی از ارتباط کامل هستند و بعضی وقتها اصلا نیازی به آنها نیست .
شاید کمترین خصوصیت یک تصویرنامه نویس این است که بداند چه وقت چیزی نگوید .
تصویر نامه نویس :
نگرش یک نویسنده نسبت به تصویر نامه تلویزیونی به تناسب نوع برنامه متفاوت است . با وجودی که مردم اعتراف می کنند « مستندهای خوب » را می پسندند ، اما حقیقت این است که آنها مستند را یک برنامه فرعی به شمار می آورند .
بیننده های تلویزیون مستندها را چنانچه در لابلای برنامه های شب باشد و اتفاقا توجهشان را جلب کند می پذیرند . و اگر کسلشان کند احتمالا ً کانال سرگرم کننده تری را انتخاب خواهند کرد . مستند تلویزیونی باید اول بیننده اش را جذب کند و برای جلب توجه او برای نیم ساعت بعد بجنگد .
لزومی ندارد یک رویداد کاملا نمایشی یا بسیار گسترده باشد . وقتی نظر بیننده جلب شد ، آرام شدن ضرب آهنگ و تنش را برای ادامه داستان تحمل خواهد کرد .
چگونگی تصویر نامه تلویزیونی :
معمولی ترین و مناسب ترین روش پیاده کردن تصویر نامه ، تقسیم عمودی صفحه به دو بخش است ، متن در بخش راست و توضیح خلاصه تصاویر در بخش چپ .
ممکن است بسیاری حقایق موجود در تصویر نامه نهایتاً در مصاحبه های خلال فیلم ، یا در صحبتهای مدون شده ، نظرات افرادی که در فیلم گفته می شوند گفته شود .
نویسندگی برای مستند :
کار نهایی نوسینده در فیلم مستند نوشتن گفتار متن است . این مهارت فنی نادری است که قبل از به ثمر رسیدن به تجربه فراوان نیاز دارد . ترفند این کار این است که بگذارید خود فیلم تا حد امکان حرف بزند و از گفتار صرفاً برای تکمیل نوار و تصویر صوتی استفاده کنید .
نویسنده متن با فهرست نهایی که از برشهای نهایی فیلم تهیه شده کار می کند . این فهرست نما حاوی توضیح خلاصه هر نما با اشاره به طول آن به فوت یا ثانیه یا بر چسب سلیقه یا روش استودیو است . مکث های بین پاراگرافها به بیننده فرصت می دهد تا کلمات و تصاویر را بگیرد و بین آنها ارتباط برقرار سازد .
تنها روش نوشتن متن نزدیک به فیلم ، شمارش کلمات و محاسبه دقیق فوت (طول فیلم ) است .
بعضی اوقات ممکن است واژه بندی جملات کوتاه حذف شود ، ممکن است جملات جابجا شده یا به کلی عوض شود .
پیروی از ساخت معمول فاعل – مفعول – فعل در جملات بی فایده است . برای مثال « پروفسور جان اسناج ، سرپرست بخش ادبیات انگلیسی در میان تظاهر کنندگان بود . » این باعث می شود که بیننده زمان زیادی به دنبال کسی بگردد که هنوز دیده نمی شود و این به سردرگمی وی منجر می گردد .
چرخاندن جمله و نوشتن آن بدین شکل بسیار بهتر است : « در میان تظاهر کنندگان پروفسور جان اسناج ، سرپرست بخش ادبیات انگلیس نیز حضور داشت » این روش به بیننده در مورد آنچه که بعدا ً می بیند هشدار می دهد .
اگر بین کلمات و تصویر رابطه ظاهری وجود نداشته باشد بیننده گیج خواهد شد و یک اشتباه یک ثانیه ای تفاوت فراوانی به وجود می آورد .
کلمات و تصاویر همراه می توانند با یکدیگر در تضاد باشند یا حالات استعاره ، کنایه و اشاره ای را ارائه کنند که کلمات یا تصاویر هیچ یک به تنهایی قادر به ارائه آنها نیستند .
نویسندگی متن فیلم خبری :
فیلم خبری بر اساس تصویر نامه تهیه نمی شود و قالبا فقط بخشی از داستانی را که باید گفته شود را می پوشاند . فیلم خبری با عجله تدوین می شود و زمان اندکی به نویسنده واگذار می کند تا جملات خود را سیقل دهد .
اگر چه ممکن است فیلم فقط بخشی از خبر را گفته یا تصویر کند، وظیفه نویسنده خبر گفتن تمامی آن است .
رمز موفقیت در مرتبط ساختن کلام شفاهی با تصویر است . قالب معمول نوشتن یک مقدمه ( پیش خبر ) است که توسط خبر خوان ( گوینده خبر ) در تصویر ارائه می شود .
خبرگزاری ها منبع اصلی خبر :
اطلاعات مربوط به متن از گزارش تصویر بردار بریده های خبر کتابخانه و نسخه خبر خبرگزاری جمع آوری می شود . خدمات تلگرافی خبرگزاری پایه و اساس برنامه خبری تلویزیونی می باشد .
به ندرت ممکن است نسخه خبر خبر گزاری را به شکلی که از دستگاه بیرون می آید برای پخش فرستاد .
متون گزارشگران مختلف در مورد یک موضوع مشابه بدون توجه به کیفیت آنها با یکدیگر مخلوط شده و برای همه اعضاء فرستاده می شود تا بر طبق سلیقه خود آن را تدوین کنند . در تلویزیون این معمولاً به معنی نوشتن مجدد است . یک دبیر خبر تلویزیونی باید از میان صدها کلمه آنهایی را که برای خبر ضروری می بیند بیرون آورده و برای فقط 20 یا 30 ثانیه خبر تنظیم کند .
نویسندگی برای گفتار خبری :
نیازهای چنین متنی ، صحت ، نظم و ترتیب و ایجاز می باشد . متن باید در اولین شنیدن قابل فهم باشد .
این متن خبری ، مانند اکثر خبرهای تلویزیونی در 45 ثانیه ( حدود 100 کلمه ) فشرده شده است که به راحتی نصف یک ستون را در روزنامه اشغال می کند . یک بخش خبری نیم ساعته می تواند حاوی فقط 4000 کلمه باشد .
روزنامه می تواند چیزهایی را که توجه همگان را جلب نمی کند چاپ کند . هر خواننده حق انتخاب ، پذیرش یا رد آنچه را که در روزنامه است را دارد . چنانچه او بعد از خواندن عنوان و مقدمه دریافت که به موضوع علاقه ای ندارد و می تواند بدون وقفه در عمل خواندن روزنامه به متن دیگری بپردازد اما در روزنامه او نمی تواند از این ستون به آن ستون و از این صفحه به صفحه دیگر برود . اما باید اخبار را همچنان که در جریان دارد بپذیرد .
اختصار و ایجاز در اخبار تلویزیونی کمک بزرگی است . هیچ خبری نباید آنقدر طولانی شود که بخش عظیمی از بینندگان را خسته کند .
جملات باید کوتاه و ساده و در اولین شنود قابل درک باشد . بر خلاف خواننده ، بیننده قادر به مکث و بازگشت برای هضم مطلب نیست .
یک روش مناسب برای نوشتن اخبار پیچیده این است که نسخه خبرگزاری را کلاً بخوانند تا مطالب آنها کاملا ً درک شود . آنگاه آن را کنار گذاشته و فکر کنند چگونه آن را برای همسر یا دوست خود تعریف می کردند .
تلویزیون برای نویسنده علاقه مندی که نوشتن را دوست دارد یا در خود نیاز به نوشتن را احساس می کند می تواند رسانه ناامید کننده ای باشد .
تلویزیون نوشته ژنده را به تصاویر و رویداد تبدیل کرده ، و افتخار و تحسین را به سوی مجری و کارگردان سرازیر می کند .
دبیر خبر و تهیه کننده
1 – یک دبیر خبر ، مدیر اجرایی یک برنامه وقایع جاری یا مجموعه برنامه خبری ، و مسئول کلی محتوا و سبک برنامه است .
2 – یک تهیه کننده نسبت به ظاهر برنامه ، تجهیزات ، نیروی انسانی ، بودجه و سازماندهی عمومی در مقابل دبیر مسئول است . برنامه های مستند یا گفتگوهای مصاحبه ای ، تهیه کننده نقش دبیر را نیز ایفا می کند .
3 – یک کارگردان ، ترتیب واقعی تصاویر و اصوات را به نحوی که پخش می شود انتخاب کرده و کنترل می کند و معمولا در زمینه های فنی و تدارکاتی در مقابل تهیه کننده و در زمینه محتوا به دبیر خبر جوابگو است .
4 – یک دستیار برنامه ، دستیار و منشی کارگردان است . او مسئول تایپ تصویرنامه ، سفارش تجهیزات ، نامه های اداری و زمان بندی برنامه در ضبط و پخش به عهده اوست . چگونگی دقیق وظیفه تهیه کننده به حجم گروه تولیدی و نامحدودی به گستره نقش خود او بستگی دارد .
اهمیت سبک :
همه برنامه های مجله ای از موارد اصلی مشابهی تشکیل شده اند – فردی با دوربین حرف می زند ، فیلم و مصاحبه ها غالبا ً در زمینه ی موضوعهای مشابهی چون برنامه سایر رقباست .
تنها عامل متمایز این برنامه ها سبک است . نظر و نگرش مشخصه ای که یک برنامه را مانند دست نوشته های یک فرد قابل شناخت می سازد . ممکن است سبک به طور فی البداهه متحول شود .
سبک از هر کجا که می آید ، پرورش آن به دبیر و تهیه کننده مربوط است .
همه چیز می تواند به برنامه کمک کند : چگونگی لباس مجری ، اینکه صندلیها راحتی اند یا رسمی ، نورپردازی ، رنگ پرده ها و ........ اما اینها سبک را خلق نخواهند کرد .
سبک در وهله اول از انگاره ای که یک برنامه به خاطر آن ساخته می شود و نوع بینندگان آن ، و در وهله دوم از حرکت آن ایده در جزء جزء تصویر نامه ، نحوه ارائه و تهیه آن پدید می آید .
سبک که چیزی بیش از ظاهر مصنوعی یک برنامه است وارد ساختار یک برنامه می شود . سبک به ما کمک میکند که آغاز ، وسط و انتهای برنامه را بیابیم . آغاز یک برنامه معمولا ً مهمترین بخش آن است .
حفظ توجه بیننده :
ما باید بیننده را در حالتی نگه داریم که بخواهند اتفاقات بعدی چیست . باید آنها را کنجکاو کنیم . اگر در خلال برنامه آگهی تجاری پخش شود باید تماشاچی را به صورتی رها کنیم که میال باشد انتظار ما را بکشد و به وعده ای که به او داده شده وفا شود .
بودجه و هزینه :
تهیه کننده باید فکرها و هدفهای برنامه را با تجهیزات ، نیروی انسانی و بودجه موجود تطبیق دهد . او نسبت به بودجه در مقابل رئیس بخش خود مسئول است .
یک برنامه خوب ، بهایی است که تهیه کننده به منظور گواهینامه ای که از طرف شرکت IBA صادر می شود پرداخت می کند .
تجربه و کیاست شخص تهیه کننده در تامین پول بیشتر برای برنامه خود نیز مسئله دیگری است .
بودجه مانده یا مخارج اضافی در هر هفته به هفته های دیگر منتقل می شود و مانده های بودجه مربوط به هر عنوان اغلب به مصارف دیگر می رسد .
هزینه های « بالای خط » ، « خارجی » یا « مستقیم » کوششی در جهت بازتاب تغییرات هزینه در یک برنامه در مقایسه با برنامه دیگر می باشد .
مقایسه هزینه های فیلم و نوار ویدئو :
1 – میانگین افراد گروه فیلم در مقایسه با یک واحد سیار ویدئو که 14 نفر است ، 7 نفر می باشد .
2 – هزینه گروه فیلم در زمینه حقوق هر فرد 50 درصد بیش از گروه سیار ویدئو است .
3 – هزینه مسافرت و موارد مورد نیاز برای واحد سیار ویدئو 5 برابر بیش از فیلم است .
4 – هزینه نور در واحد سیار ویدئو در صورت لزوم بسیار گرانتر از هزینه نور برای فیلم است . زیرا ممکن است به جای یک نمای منفرد همه صحنه نور پردازی شود .
5 – فیلم هزینه های پس از تولید بیشتری را در بر دارد – ظهور ، چاپ و تدوین ، در نوار ویدئو این هزینه ها وجود ندارد یا به عنوان پرداخت مستقیم بسیاراندک است .
6 – واحد سیار ویدئو به زمان بیشتری برای استقرار نیاز دارد . اما برنامه بیشتری را در زمانی کوتاهتر تهیه می کند .
7 – هزینه های سرمایه ای یک واحد سیار ویدئو با دستگاه ضبط مغناطیسی می تواند 15 یا 20 برابر بیشتر از یک واحد فیلم با صدا باشد .
مسئولیتهای گروه :
جمع آوری گروه به عهده دبیر است . سه نفر نیروی کار خوب ، مفیدتر از 10 نفر نیروی متوسط است و اکثر دبیران به دنبال کیفیت هستند یا کمیت . اشخاصی را که در گروه کار می کنند را نباید مجبور به انجام کاری کرد بلکه باید آنها را راهنمایی و هدایت کرد و اگر به اندازه تواناییشان مسئولیت داده شود بهتر کار می کنند .
مسئولیت در قبال جنبه های حقوقی :
دبیر به طور مستقیم یا غیر مستقیم مسئول جوانب حقوقی برنامه اش نیز است .
این مسئولیتها در 6 مقوله خلاصه می شود .
1 – قانون تلویزیون ( سال 1964 ) در زمینه تلویزیون مستقل
2 – قانون نمایش مردم ( سال 1969)
3 – هتک حرمت
4 – توهین به دادگاه
5 – حمایت از خردسالان
6 – حق نشر و نمایش
قانون تلویزیون :
دبیر / تهیه کننده در مورد رعایت « قانون تلویزیون » نسبت به سازمان خود و شرکت IBA مسئول می باشد .
این قانون علاوه بر بندهای جداگانه ای که درباره تبلیغات تجارتی ، وقت پخش برنامه ، قضایای مشکوک عمومی ، تقسیم زمان و ساعات پخش تلویزیونی و غیره دارد به مقامات ذی صلاح اجازه می دهد که مقررات و آیین نامه هایی برای اداره و فعالیت افراد وضع می کنند .
پرداخت پول یا هدیه با ارزش جهت استفاده از مطلب یا منابع ممنوع است .
قانون نمایش مردم :
در طی انتخابات سراسری یا محلی ، پخش هرگونه مطلب درباره حوزه انتخاباتی از تلویزیون ممنوع خواهد بود .
هتک حرمت :
افترا عبارت از مطلبی است که به صورت نوشته یا سایر اشکال دایمی انتشار یابد و شخص در قید حیات را در معرفی استهزاء ، بد گویی یا توهین عمومی قرار داده یا حرفه و کارش را مخدوش سازد .
فرد می تواند فقط به شخص یا کارخانه ای افترا ببندد ، نه به طبقه ای از مردم . مگر اینکه این طبقه آنقدر کوچک باشد که هر فرد آن افترا را به خود نسبت دهد .
اهانت به مقررات دادگاه :
یک انسان تا زمانی که گناهش ثابت نشده بی گناه می باشد و وقتی که جرم او مشخص گردید ، انتشار هرگونه مطلب درباره او یا جرمش به جز صورت مجلسهای محاکمه خطرناک است .
قانون شکنی در اینجا اهانت به مقررات دادگاه است که مجازات آن می تواند زندان برای مدت نامعلوم و بدون محاکمه توسط یک قاضی باشد .
حمایت از خردسالان :
مقررات صریح وزارت کشور ظاهر شدن بچه های در سن و سال مدرسه را در استودیوهای تلویزیونی یا سایر مکانهای تفریحی کنترل می کند و در صورت لزوم باید از قبل اجازه مخصوص از مقامات محلی گرفته شود .
جالب اینجاست که می توان از بچه ها خارج از استودیو بدون هیچ محدویتی فیلمبرداری کرد اما همیشه کسب اجازه عاقلانه ترین کار است
حق نشر و نمایش :
حق نشر و نمایش پیچیده ای از قانون است که در هر ایستگاه تلویزیونی شخص یا اداره ای مسئولیت پی گیری آن را دارد .
همه کارهای خلاقه به طور خودکار به سازنده یا خالق اثر در طول حیات وی ، و به وارث او تا 50 سال پس از مرگش تعلق دارد .
آنها را نمی توان بدون اجازه تکثیر نمود ، به استثنای مواردی که مقاصد خبری ، انتقادی یا بازنگری در پی دارد .
ترکیب بندی تصویر به وسیله طراحی :
این روش هنگامی مورد استفاده قرار می گیرد که در ترکیب بندی تصویر آزادی کامل داشته باشید . در این حالت طراح ، خطوط و رنگمایه را چنان که مورد نظرش است و بدون در نظر گرفتن صحت و سقم یا قابلیت اجرای آنها ، روی کاغذ می آورد . در این روش محدودیتی برای طراح وجود ندارد و اگر هم باشد به ابزار کار او مربوط می شود .
ترکیب بندی به وسیله آرایش :
در چنین روشی برای دستیابی به نتیجه مورد نظر و با معنا ، موقعیت موضوع در جلوی دوربین آگاهانه تعیین می شود . معمولا طراح صحنه با قرار دادن مبلمان ، اشیاء تزئینی و احتمالا دسته های گل به آرایش مناسبی در صحنه دست می یابد . ترکیب بندی به وسیله انتخاب :
این روشی است که اکثر تصویر برداران با آن روبرو هستند . در اینجا دوربین در نقطه ای که مورد نظر کارگردان است قرار می گیرد و تصویر بردار نمای صحنه را با توجه به آنچه جلوی دوربین وجود دارد ترکیب بندی می کند و به این وسیله موضوع را از بهترین زاویه به نمایش می گذارد .
کارگردان و ترکیب بندی تصویر :
نظر کارگردان در مورد ترکیب بندی به سبک و روش افراد مختلف و نوع برنامه بستگی دارد در بسیاری از برنامه های نمایشی ، افکار کارگردان متوجه مسائلی چون گفتار برنامه ، اجرای بازیگران ، تداوم و مکانیسم تهیه برنامه است . از این رو راهنماییهای او در زمینه ترکیب بندی بیشتر شامل کلیات است تا جزئیات خاص .
اصول ترکیب بندی :
اصول مربوط به ترکیب بندی تصاویر قانونی نیستند . این اصول اشاراتی بر چگونگی واکنش بیننده نسبت به توزیع خطوط و رنگها در قالب تصویر هستند به عبارت دیگر ترکیب بندی تصویر روشی است که به کمک آن افکار و اندیشه های کارگردان در قالب تصاویر تداوم می یابد .
جلوه قاب تصویر :
عملی که دوربین انجام می دهد چیزی بیش از قاب بندی بخشی از صحنه است . دوربین ذاتا آنچه را نشان می دهد تعدیل میکند از آنجائیکه قاب تصویر موضوعات درون خود را از دیگران جدا میکند و چون تصویر حاصل تخت و مسطح است روابط خاصی بین اجزاء و عوامل موجود در قاب تصویر پدید می آید که در صحنه اصلی وجود ندارد .
قاب بندی :
در قاب یا نمابندی نکات مهمی وجود دارند که باید مورد بررسی قرار گیرند :
1 – آنچه که باید در تصویر قرار گیرد و آنچه که باید در خارج از تصویر باشد را به دقت تعیین کنید .
2 – در عین حال جای موضوعهای خود را و در نتیجه خطوط و رنگمایه ها را در قاب تصویر تعیین کنید . بنابراین نحوه قاب بندی نمابر چگونگی تاثیر تصویر بر بیننده موثر خواهد بود .
تعادل تصویری :
به طور کلی هدف شما باید خلق ترکیب بندی متعادل باشد . منظور از ترکیب بندی متعادل ایجاد تعادل قرینه در تصویر نیست زیرا این نوع تعادل جالب نیست و حالت تصویر را سریعا یکنواخت می کند . آنچه مورد نظر است تصویری است که دارای توازن باشد .
تعادل تصویری از عوامل زیر ناشی می شود :
1 – اندازه موضوع در قاب تصویر.
2 – رنگهای موضوع .
3 – موقعیت موضوع در قاب تصویر .
4 – روابط متقابل موضوعها در یک نما .
- وحدت ( نظم ) :
برای موثر بودن تصاویر باید همبستگی عوامل بصری را حفظ کرد و از بی نظمی و پراکندگی آنها در قاب تصویر اجتناب کرد . در عوض ، این عوامل را برای تاکید بر روابط متقابل آنها ، با خطوط ترکیب بندی واقعی یا خیالی مجتمع کنید .
- ریتم بصری :
ریتم بصری حالتی توصیفی است و به خصوصیات عوامل تصویر بستگی دارد ؛ ریتم بصری تنوع و تاکید شکل ها و پیرامون آنها در تصویر است .
وحدت کانونهای توجه در تصویر : معمولا تصویر را طوری تنظیم کنید که چشم بتواند مرکز توجه و موضوع مورد علاقه اش را بیابد و بتواند بر طرحهای معینی متمرکز شود و بقیه صحنه را به صورت پس زمینه ای فرعی به شمار آورد .
تداوم ترکیب بندی در برنامه های چند دوربینی :
یکی از اشکالات همیشگی تهیه برنامه ها به وسیله چند دوربین این است که آرایش ترکیب بندی که از دیدگاه یک دوربین عالی به نظر می آید ممکن است از دید دوربین دیگر فاقد جذابیت لازم باشد .
البته راه حلهای مختلفی برای این گونه شرایط وجود دارد :
1 – می توانید نماهایی که از نظر ترکیب بندی دارای اهمیت هستند را اصل قرار داده و از ضعف سایر نماها چشم پوشی کنید .
2 – در تصویر برداری ناپیوسته می توانید موقعیت بازیگران ، آرایش صحنه و نور پردازی را برای هر موضوع جدید دوربین تنظیم کنید .
3 – موضوعها را طوری قرار دهید که با تمامی زوایای مورد نیاز مطابقت داشته باشند .
4 – بازیگران را می توان در لحظه انتقال تصویر به دوربین جدید تغیر مکان داد .
5 – می توانید ترکیب بندی نمای اول را قبل از انتقال تصویری تغییر دهید تا با ترکیب بندی نمای جدید سازگار باشد .
رنگ و تصویر
- جلوه های سطح :
به طور کلی رنگ یا سطح هموار « خالص تر » از رنگ یک سطح ناهموار دارای همان رنگ به نظر می آید ؛ روشنایی چنین سطحی نیز به طرز مشخص تری با جهت نور تغییر می کند .
- جزئیات رنگ :
چشم انسان به راحتی نمی تواند همه جزئیات رنگ را تشخیص دهد زمانی که صحنه دارای نواحی کوچک رنگی باشد هر چه این نواحی رنگی کوچکتر باشند کیفیت رنگ خود را بیشتر از دست می دهند ، به طور کلی که رنگ واقعی بعضی از آنها به سختی قابل تشخیص خواهد بود .
- رنگهای سرد و گرم :
اگر به رنگها نگاه کنیم ، ناخود آگاه احساسی از « حرارت » و « فاصله » القا می شود و بدون توجه « حرارت » و « فاصله » خاصی را به هر یک از آنها نسبت دهیم به نظر می رسد که رنگهای قرمز ، زرد و قهوه ای « گرم » هستند و نواحی دارای این رنگها بزرگتر و نزدیک تر از نواحی دارای رنگهای « سرد » مانند سبز و آبی به چشم می آیند .
- تضادمندی همزمان رنگها ( انطباق جانبی رنگ )
ظاهر هر رنگ به طور قابل ملاحظه ای متاثر از پس زمینه ای است که جلوی آن ظاهر می شود . این جلوه به تضادمندی همزمان معروف است .
- ثبات تقریبی رنگ :
این جلوه کاذب بصری به طور مداوم بر ارزیابی ما از رنگ تاثیر می گذارد . بیننده هنگامی متوجه آن خواهد شد که به تصویر حاوی موضوع آشنا با رنگی شناخته شده نگاه کند . ( به طور مثال صندوق پستی ) بنابراین با شناخت این موضوع به تفسیر سایر رنگهای تصویری بپردازد .
پسماند :
اگر مدتی به یک رنگ نگاه کنید بعد از برش به نمای بعدی « اثر باقیمانده » از آن رنگ تا لحظاتی در ذهن شما می ماند ، به طور مثال به دنبال نمایش رنگ قرمز، پسماند شبح مانندی از رنگ سبز تیره بر صفحه سیاه تلویزیون خواهید دید .
ترکیب بندی پویا ( ترکیب متغیّر تصویری )
هدف از ترکیب بندی ارائه تصویر صرفا ً جذاب نیست . بلکه ترکیب بندی باید دارای معنا باشد و تاثیر آن با شرایط و عوامل تصویر سازگار باشد . اما رسانه های تلویزیون و سینما خصوصیتی جدا از تصاویر ثابت دارند . تلویزیون و سینما به رسانه های پویا یا تصاویر متحرک معروفند .
خصوصیات تصویر ثابت ( عکس ) :
مزیت خاص تصویر ثابت این است که بیننده می تواند جزئیات آن را به آسودگی بررسی کند و بر جنبه هایی از آن که توجهش را جلب میکند ، متمرکز می شود . تصویر متحرک به بیننده فرصت کمی برای بررسی تصویر می دهد و نمای دیگری جانشین آن می شود .
خصوصیات تصویر متحرک
1 – تصویر متحرک نمایشگر تغییر است .
2 – می توانید تصویر را وقتی که بیننده در حال تماشای آن است اصلاح کنید .
3 – برجستگی موضوع را در نما تغییر دهید ، توجه را به تکات مختلف جلب کنید . اطلاعات جدید را معرفی کنید و حالت صحنه را تغییر دهید .
قواعد پذیرفته شده :
کاربرد اصول ترکیب بندی پویا را در بسیاری از برنامه های خوب می بینیم . البته بسیاری از کارگردانها ترجیح می دهند اصولی را به کار گیرند که به مرور زمان و با تجربه فراوان به دست آورده اند .
- جهت حرکت : حرکت عمودی مانند خطوط عمودی ، از حرکت افقی قوی تر است و این به دلیل فقدان خصوصیت بازدارندگی خطوط افقی است .
- حرکت مورب : مانند خطوط مورب ، این حرکت پویا ترین جهت حرکت است .
- حرکت به طرف دوربین: حرکتهای به طرف دوربین قوی تر از حرکتهایی هستند که از دوربین دور می شوند .
- تداوم حرکت : اگر چه موضوع متحرک بیشتر از موضوع ایستا جلب توجه می کند ، حرکت مداوم با سرعت ثابت چنین خصوصیتی ندارد .
خود آزمایی
1 – تعادل تصویری ازعوامل ................. ناشی می شود .
الف – موقعیت موضوع در قاب تلویزیون و رنگ بندی تلویزیون .
√ب – موقعیت موضوع در قاب تصویر و رنگهای موضوع
ج – موقعیت موضوع در قاب تصویر و رنگ بندی تلویزیون .
د – گزینه الف و ب صحیح است .
2 – ریتم بصری ...........و ........ و پیرامون آنها در تصویر است .
الف – تنوع و روابط متقابل شکلها .
√ب – تنوع و تاکید شکلها .
ج – تنوع و خصوصیات تصویری شکلها .
د – هیچکدام .
3 – ظاهر هر رنگ به طور قابل ملاحظه ای متاثر از پس زمینه ای است که جلوی آن ظاهر می شود . این جلوه به ............. معروف است .
الف – ثبات تقریبی رنگ .
ب – پسماند .
√ج – تضامندی همزمان رنگها .
د – جلوه های سطح .
4 – مزیت خاص تصویر ثابت در چیست ؟
√الف – بیننده می تواند جزئیات آن را به آسودگی بررسی کند .
ب – بیننده فرصت کمی برای بررسی تصویر دارد .
ج – بیننده می تواند در حال تماشای تصویر آن را اصلاح کند .
د – بیننده می تواند اطلاعات جدید را شناسایی کند .
5 – یک راه حل برای تداوم ترکیب بندی در برنامه های چند دوربینی این است که ..........
الف – درتصویر برداری ناپیوسته می توانید موقعیت بازیگران در نورپردازی را تغییر دهید .
ب – بازیگران نباید در لحظه انتقال تصویر به دوربین جدید تغییر مکان دهند .
ج – موضوعها را دائما تغییر دهید که با تمامی زوایای دوربین مطابقت داشته باشد .
√د – می توانید ترکیب بندی نمای اول را از انتقال تصویری تغییر دهید تا با ترکیب بندی نمای جدید سازگار باشد .
نویسندگی برای تلویزیون
در جهان تصویر و تجربه ، هنوز واژه ها نقطه شروع هر چیزی هستند که در فیلم یا تلویزیون انجام میشود . برای فروش یک فکر ، توضیح یک فصل رویداد و بیان یک نکته ، وجود واژه ها الزامی است . بسیاری از برنامه های خوب با یک یادداشت شروع شده اند.
از پرداخت اولیه داستان تا تصویر نامه:
در ساخت فیلم مستند یا برنامه جدید تلویزیونی اولین قدم ، تدارک یک خلاصه داستان است.
پرداخت اولیه داستان ، شروع ، وسط و پایان آن را ارائه می دهد .
ساخت یک برنامه تلویزیونی ، افراد بسیاری را در بر می گیرد و باید به آنها قبل از اینکه بتوانند مثل یک گروه عمل کنند هدف مشترکی داده می شود . پرداخت اولیه داستانی کوششی در ارائه این هدف است .
با وجود اینکه پرداخت اولیه تغییر می کند ، اصلاح می شود ، بلا استفاده می ماند ، اما هنوز ارزش فوق العاده ای دارد .
وقتی که خلاصه داستان مورد توافق قرار گرفت به پیش نویس تصویر نامه و سپس به تصویر نامه نهایی تبدیل می شود .
کارگردان از تصویر نامه نهایی ، تصویر نامه دوربین خود را آماده می کند . برای یک برنامه استودیویی این صرفا حاوی کلماتی است که بالاخره در برنامه گفته و دستور العملهای خلاصه صحنه است که در سمت راست هر صفحه نوشته می شود و در سمت چپ دستور العملهای دوربین قرار می گیرد .
در استودیو تصویر نامه دوربین اساس همه چیز است و هرگونه تغییر فاحش در آن منجر به سردرگمی و مشکلات بعدی می شود .
فن تصویر نامه نویسی:
برای کسی که تجربه تلویزیونی ندارد ، تصویر نامه یک قطعه ادبی خشک و فاقد جذابیت است . واژه ها باید با دقت انتخاب و برای فائق آمدن بر فقدان تاکیدهای صوتی و بیان تصویری با احتیاط مرتب شوند .
در تلویزیون واژه ها تنها بخشی از حس را حمل می کنند ، بقیه توسط لحن صدا ، حالت چهره ، موسیقی ، عکس ، فیلم یا حتی یک مکث بیان می شود .
نویسندگی برای تلویزیون به سادگی و عامیانه بودن در سبک نیاز دارد . واژه ها باید با دقت و صرفه جویی سازماندهی شود و راحت و خود به خود به گوش برسد . نویسنده باید عناوین و موسیقی شروع را پشت سر گذارد ، صحنه اول را برای خود تصویر کند و همان طور که واژه ها را می نویسد با گوش درونیش آنها را بشوند .
واژه ها در تلویزیون صرفا بخشی از ارتباط کامل هستند و بعضی وقتها اصلا نیازی به آنها نیست .
شاید کمترین خصوصیت یک تصویرنامه نویس این است که بداند چه وقت چیزی نگوید .
تصویر نامه نویس :
نگرش یک نویسنده نسبت به تصویر نامه تلویزیونی به تناسب نوع برنامه متفاوت است . با وجودی که مردم اعتراف می کنند « مستندهای خوب » را می پسندند ، اما حقیقت این است که آنها مستند را یک برنامه فرعی به شمار می آورند .
بیننده های تلویزیون مستندها را چنانچه در لابلای برنامه های شب باشد و اتفاقا توجهشان را جلب کند می پذیرند . و اگر کسلشان کند احتمالا ً کانال سرگرم کننده تری را انتخاب خواهند کرد . مستند تلویزیونی باید اول بیننده اش را جذب کند و برای جلب توجه او برای نیم ساعت بعد بجنگد .
لزومی ندارد یک رویداد کاملا نمایشی یا بسیار گسترده باشد . وقتی نظر بیننده جلب شد ، آرام شدن ضرب آهنگ و تنش را برای ادامه داستان تحمل خواهد کرد .
چگونگی تصویر نامه تلویزیونی :
معمولی ترین و مناسب ترین روش پیاده کردن تصویر نامه ، تقسیم عمودی صفحه به دو بخش است ، متن در بخش راست و توضیح خلاصه تصاویر در بخش چپ .
ممکن است بسیاری حقایق موجود در تصویر نامه نهایتاً در مصاحبه های خلال فیلم ، یا در صحبتهای مدون شده ، نظرات افرادی که در فیلم گفته می شوند گفته شود .
نویسندگی برای مستند :
کار نهایی نوسینده در فیلم مستند نوشتن گفتار متن است . این مهارت فنی نادری است که قبل از به ثمر رسیدن به تجربه فراوان نیاز دارد . ترفند این کار این است که بگذارید خود فیلم تا حد امکان حرف بزند و از گفتار صرفاً برای تکمیل نوار و تصویر صوتی استفاده کنید .
نویسنده متن با فهرست نهایی که از برشهای نهایی فیلم تهیه شده کار می کند . این فهرست نما حاوی توضیح خلاصه هر نما با اشاره به طول آن به فوت یا ثانیه یا بر چسب سلیقه یا روش استودیو است . مکث های بین پاراگرافها به بیننده فرصت می دهد تا کلمات و تصاویر را بگیرد و بین آنها ارتباط برقرار سازد .
تنها روش نوشتن متن نزدیک به فیلم ، شمارش کلمات و محاسبه دقیق فوت (طول فیلم ) است .
بعضی اوقات ممکن است واژه بندی جملات کوتاه حذف شود ، ممکن است جملات جابجا شده یا به کلی عوض شود .
پیروی از ساخت معمول فاعل – مفعول – فعل در جملات بی فایده است . برای مثال « پروفسور جان اسناج ، سرپرست بخش ادبیات انگلیسی در میان تظاهر کنندگان بود . » این باعث می شود که بیننده زمان زیادی به دنبال کسی بگردد که هنوز دیده نمی شود و این به سردرگمی وی منجر می گردد .
چرخاندن جمله و نوشتن آن بدین شکل بسیار بهتر است : « در میان تظاهر کنندگان پروفسور جان اسناج ، سرپرست بخش ادبیات انگلیس نیز حضور داشت » این روش به بیننده در مورد آنچه که بعدا ً می بیند هشدار می دهد .
اگر بین کلمات و تصویر رابطه ظاهری وجود نداشته باشد بیننده گیج خواهد شد و یک اشتباه یک ثانیه ای تفاوت فراوانی به وجود می آورد .
کلمات و تصاویر همراه می توانند با یکدیگر در تضاد باشند یا حالات استعاره ، کنایه و اشاره ای را ارائه کنند که کلمات یا تصاویر هیچ یک به تنهایی قادر به ارائه آنها نیستند .
نویسندگی متن فیلم خبری :
فیلم خبری بر اساس تصویر نامه تهیه نمی شود و قالبا فقط بخشی از داستانی را که باید گفته شود را می پوشاند . فیلم خبری با عجله تدوین می شود و زمان اندکی به نویسنده واگذار می کند تا جملات خود را سیقل دهد .
اگر چه ممکن است فیلم فقط بخشی از خبر را گفته یا تصویر کند، وظیفه نویسنده خبر گفتن تمامی آن است .
رمز موفقیت در مرتبط ساختن کلام شفاهی با تصویر است . قالب معمول نوشتن یک مقدمه ( پیش خبر ) است که توسط خبر خوان ( گوینده خبر ) در تصویر ارائه می شود .
خبرگزاری ها منبع اصلی خبر :
اطلاعات مربوط به متن از گزارش تصویر بردار بریده های خبر کتابخانه و نسخه خبر خبرگزاری جمع آوری می شود . خدمات تلگرافی خبرگزاری پایه و اساس برنامه خبری تلویزیونی می باشد .
به ندرت ممکن است نسخه خبر خبر گزاری را به شکلی که از دستگاه بیرون می آید برای پخش فرستاد .
متون گزارشگران مختلف در مورد یک موضوع مشابه بدون توجه به کیفیت آنها با یکدیگر مخلوط شده و برای همه اعضاء فرستاده می شود تا بر طبق سلیقه خود آن را تدوین کنند . در تلویزیون این معمولاً به معنی نوشتن مجدد است . یک دبیر خبر تلویزیونی باید از میان صدها کلمه آنهایی را که برای خبر ضروری می بیند بیرون آورده و برای فقط 20 یا 30 ثانیه خبر تنظیم کند .
نویسندگی برای گفتار خبری :
نیازهای چنین متنی ، صحت ، نظم و ترتیب و ایجاز می باشد . متن باید در اولین شنیدن قابل فهم باشد .
این متن خبری ، مانند اکثر خبرهای تلویزیونی در 45 ثانیه ( حدود 100 کلمه ) فشرده شده است که به راحتی نصف یک ستون را در روزنامه اشغال می کند . یک بخش خبری نیم ساعته می تواند حاوی فقط 4000 کلمه باشد .
روزنامه می تواند چیزهایی را که توجه همگان را جلب نمی کند چاپ کند . هر خواننده حق انتخاب ، پذیرش یا رد آنچه را که در روزنامه است را دارد . چنانچه او بعد از خواندن عنوان و مقدمه دریافت که به موضوع علاقه ای ندارد و می تواند بدون وقفه در عمل خواندن روزنامه به متن دیگری بپردازد اما در روزنامه او نمی تواند از این ستون به آن ستون و از این صفحه به صفحه دیگر برود . اما باید اخبار را همچنان که در جریان دارد بپذیرد .
اختصار و ایجاز در اخبار تلویزیونی کمک بزرگی است . هیچ خبری نباید آنقدر طولانی شود که بخش عظیمی از بینندگان را خسته کند .
جملات باید کوتاه و ساده و در اولین شنود قابل درک باشد . بر خلاف خواننده ، بیننده قادر به مکث و بازگشت برای هضم مطلب نیست .
یک روش مناسب برای نوشتن اخبار پیچیده این است که نسخه خبرگزاری را کلاً بخوانند تا مطالب آنها کاملا ً درک شود . آنگاه آن را کنار گذاشته و فکر کنند چگونه آن را برای همسر یا دوست خود تعریف می کردند .
تلویزیون برای نویسنده علاقه مندی که نوشتن را دوست دارد یا در خود نیاز به نوشتن را احساس می کند می تواند رسانه ناامید کننده ای باشد .
تلویزیون نوشته ژنده را به تصاویر و رویداد تبدیل کرده ، و افتخار و تحسین را به سوی مجری و کارگردان سرازیر می کند .
دبیر خبر و تهیه کننده
1 – یک دبیر خبر ، مدیر اجرایی یک برنامه وقایع جاری یا مجموعه برنامه خبری ، و مسئول کلی محتوا و سبک برنامه است .
2 – یک تهیه کننده نسبت به ظاهر برنامه ، تجهیزات ، نیروی انسانی ، بودجه و سازماندهی عمومی در مقابل دبیر مسئول است . برنامه های مستند یا گفتگوهای مصاحبه ای ، تهیه کننده نقش دبیر را نیز ایفا می کند .
3 – یک کارگردان ، ترتیب واقعی تصاویر و اصوات را به نحوی که پخش می شود انتخاب کرده و کنترل می کند و معمولا در زمینه های فنی و تدارکاتی در مقابل تهیه کننده و در زمینه محتوا به دبیر خبر جوابگو است .
4 – یک دستیار برنامه ، دستیار و منشی کارگردان است . او مسئول تایپ تصویرنامه ، سفارش تجهیزات ، نامه های اداری و زمان بندی برنامه در ضبط و پخش به عهده اوست . چگونگی دقیق وظیفه تهیه کننده به حجم گروه تولیدی و نامحدودی به گستره نقش خود او بستگی دارد .
اهمیت سبک :
همه برنامه های مجله ای از موارد اصلی مشابهی تشکیل شده اند – فردی با دوربین حرف می زند ، فیلم و مصاحبه ها غالبا ً در زمینه ی موضوعهای مشابهی چون برنامه سایر رقباست .
تنها عامل متمایز این برنامه ها سبک است . نظر و نگرش مشخصه ای که یک برنامه را مانند دست نوشته های یک فرد قابل شناخت می سازد . ممکن است سبک به طور فی البداهه متحول شود .
سبک از هر کجا که می آید ، پرورش آن به دبیر و تهیه کننده مربوط است .
همه چیز می تواند به برنامه کمک کند : چگونگی لباس مجری ، اینکه صندلیها راحتی اند یا رسمی ، نورپردازی ، رنگ پرده ها و ........ اما اینها سبک را خلق نخواهند کرد .
سبک در وهله اول از انگاره ای که یک برنامه به خاطر آن ساخته می شود و نوع بینندگان آن ، و در وهله دوم از حرکت آن ایده در جزء جزء تصویر نامه ، نحوه ارائه و تهیه آن پدید می آید .
سبک که چیزی بیش از ظاهر مصنوعی یک برنامه است وارد ساختار یک برنامه می شود . سبک به ما کمک میکند که آغاز ، وسط و انتهای برنامه را بیابیم . آغاز یک برنامه معمولا ً مهمترین بخش آن است .
حفظ توجه بیننده :
ما باید بیننده را در حالتی نگه داریم که بخواهند اتفاقات بعدی چیست . باید آنها را کنجکاو کنیم . اگر در خلال برنامه آگهی تجاری پخش شود باید تماشاچی را به صورتی رها کنیم که میال باشد انتظار ما را بکشد و به وعده ای که به او داده شده وفا شود .
بودجه و هزینه :
تهیه کننده باید فکرها و هدفهای برنامه را با تجهیزات ، نیروی انسانی و بودجه موجود تطبیق دهد . او نسبت به بودجه در مقابل رئیس بخش خود مسئول است .
یک برنامه خوب ، بهایی است که تهیه کننده به منظور گواهینامه ای که از طرف شرکت IBA صادر می شود پرداخت می کند .
تجربه و کیاست شخص تهیه کننده در تامین پول بیشتر برای برنامه خود نیز مسئله دیگری است .
بودجه مانده یا مخارج اضافی در هر هفته به هفته های دیگر منتقل می شود و مانده های بودجه مربوط به هر عنوان اغلب به مصارف دیگر می رسد .
هزینه های « بالای خط » ، « خارجی » یا « مستقیم » کوششی در جهت بازتاب تغییرات هزینه در یک برنامه در مقایسه با برنامه دیگر می باشد .
مقایسه هزینه های فیلم و نوار ویدئو :
1 – میانگین افراد گروه فیلم در مقایسه با یک واحد سیار ویدئو که 14 نفر است ، 7 نفر می باشد .
2 – هزینه گروه فیلم در زمینه حقوق هر فرد 50 درصد بیش از گروه سیار ویدئو است .
3 – هزینه مسافرت و موارد مورد نیاز برای واحد سیار ویدئو 5 برابر بیش از فیلم است .
4 – هزینه نور در واحد سیار ویدئو در صورت لزوم بسیار گرانتر از هزینه نور برای فیلم است . زیرا ممکن است به جای یک نمای منفرد همه صحنه نور پردازی شود .
5 – فیلم هزینه های پس از تولید بیشتری را در بر دارد – ظهور ، چاپ و تدوین ، در نوار ویدئو این هزینه ها وجود ندارد یا به عنوان پرداخت مستقیم بسیاراندک است .
6 – واحد سیار ویدئو به زمان بیشتری برای استقرار نیاز دارد . اما برنامه بیشتری را در زمانی کوتاهتر تهیه می کند .
7 – هزینه های سرمایه ای یک واحد سیار ویدئو با دستگاه ضبط مغناطیسی می تواند 15 یا 20 برابر بیشتر از یک واحد فیلم با صدا باشد .
مسئولیتهای گروه :
جمع آوری گروه به عهده دبیر است . سه نفر نیروی کار خوب ، مفیدتر از 10 نفر نیروی متوسط است و اکثر دبیران به دنبال کیفیت هستند یا کمیت . اشخاصی را که در گروه کار می کنند را نباید مجبور به انجام کاری کرد بلکه باید آنها را راهنمایی و هدایت کرد و اگر به اندازه تواناییشان مسئولیت داده شود بهتر کار می کنند .
مسئولیت در قبال جنبه های حقوقی :
دبیر به طور مستقیم یا غیر مستقیم مسئول جوانب حقوقی برنامه اش نیز است .
این مسئولیتها در 6 مقوله خلاصه می شود .
1 – قانون تلویزیون ( سال 1964 ) در زمینه تلویزیون مستقل
2 – قانون نمایش مردم ( سال 1969)
3 – هتک حرمت
4 – توهین به دادگاه
5 – حمایت از خردسالان
6 – حق نشر و نمایش
قانون تلویزیون :
دبیر / تهیه کننده در مورد رعایت « قانون تلویزیون » نسبت به سازمان خود و شرکت IBA مسئول می باشد .
این قانون علاوه بر بندهای جداگانه ای که درباره تبلیغات تجارتی ، وقت پخش برنامه ، قضایای مشکوک عمومی ، تقسیم زمان و ساعات پخش تلویزیونی و غیره دارد به مقامات ذی صلاح اجازه می دهد که مقررات و آیین نامه هایی برای اداره و فعالیت افراد وضع می کنند .
پرداخت پول یا هدیه با ارزش جهت استفاده از مطلب یا منابع ممنوع است .
قانون نمایش مردم :
در طی انتخابات سراسری یا محلی ، پخش هرگونه مطلب درباره حوزه انتخاباتی از تلویزیون ممنوع خواهد بود .
هتک حرمت :
افترا عبارت از مطلبی است که به صورت نوشته یا سایر اشکال دایمی انتشار یابد و شخص در قید حیات را در معرفی استهزاء ، بد گویی یا توهین عمومی قرار داده یا حرفه و کارش را مخدوش سازد .
فرد می تواند فقط به شخص یا کارخانه ای افترا ببندد ، نه به طبقه ای از مردم . مگر اینکه این طبقه آنقدر کوچک باشد که هر فرد آن افترا را به خود نسبت دهد .
اهانت به مقررات دادگاه :
یک انسان تا زمانی که گناهش ثابت نشده بی گناه می باشد و وقتی که جرم او مشخص گردید ، انتشار هرگونه مطلب درباره او یا جرمش به جز صورت مجلسهای محاکمه خطرناک است .
قانون شکنی در اینجا اهانت به مقررات دادگاه است که مجازات آن می تواند زندان برای مدت نامعلوم و بدون محاکمه توسط یک قاضی باشد .
حمایت از خردسالان :
مقررات صریح وزارت کشور ظاهر شدن بچه های در سن و سال مدرسه را در استودیوهای تلویزیونی یا سایر مکانهای تفریحی کنترل می کند و در صورت لزوم باید از قبل اجازه مخصوص از مقامات محلی گرفته شود .
جالب اینجاست که می توان از بچه ها خارج از استودیو بدون هیچ محدویتی فیلمبرداری کرد اما همیشه کسب اجازه عاقلانه ترین کار است
حق نشر و نمایش :
حق نشر و نمایش پیچیده ای از قانون است که در هر ایستگاه تلویزیونی شخص یا اداره ای مسئولیت پی گیری آن را دارد .
همه کارهای خلاقه به طور خودکار به سازنده یا خالق اثر در طول حیات وی ، و به وارث او تا 50 سال پس از مرگش تعلق دارد .
آنها را نمی توان بدون اجازه تکثیر نمود ، به استثنای مواردی که مقاصد خبری ، انتقادی یا بازنگری در پی دارد .
نظرات
ارسال نظر